ارسطو در بیش از دو هزار سال پیش در تلاشی قابل توجه،کنجکاویِ انسان و پرسشهایش را به طور کلی در چهار دسته چنین طبقه بندی کرده است:
1)پرسش از اینکه یک چیز از چه ساخته شده است؟(علت مادی/Material cause)
2)پرسش از اینکه شکل و فرم یک چیز چگونه است؟(علت صوری/Formal cause)
3)پرسش از اینکه چگونه یک چیز اغاز شده است؟(علت فاعلی/Efficient cause)
4)پرسش از غایت،هدف و مقصود یک چیز چیست؟(علت غایی/Final cause)
که میتوان آن ها را به ترتیب به چهار کلمه پرسشی what،where،when و why مرتبط کرد.(بنظر دنیل دنت)
از بین چهار پرسش بالا،پرسش از چرایی یک چیز(telos of a thing)،پیش تر در حوزه مباحث فلسفی و علمی قرار می گیرد و میتوان به ان فعالیت نام teleology(غایت شناسی!) داد.
پس از اطلاع از این صورت بندی و توجه به ان،میبینم که بسیاری از ما کنجکاوی هایی از جنس "چرایی" داریم که البته با عناوین مختلف و غیر از چرایی (مثلا در قالب چگونه و چه چیز) آن را مطرح می کنیم.
گاهی هم خودم و دیگران را می بینم که پرسشی از جنس چرایی مطرح میکنم و عموما پاسخهایی از جنس چگونه به ما داده میشود و به سادگی ان را میپذیریم و حتی متوجه این نمی شویم که پاسخ درست را نیافتیم.
از چند سال پیش که این
مخصوصا که میتوان در ادامه پاسخِ هر پرسش از چرایی پرسش دیگری از جنس چرایی پیش نهاد و در برابر پاسخ ان باز پرسید چرا و این داستان میتواند سالها چون موشی در گردونه،من را به گردش در مداری بسته محکوم کند.
گاه تشخیص اینکه در هر موضوع پرسش درست چیست سهم تعیین کننده ای در نتیجه حاصل از تلاشمان دارد.
پرسش ,چرایی ,یک ,درست ,جنس ,cause ,پرسش از ,یک چیز ,از جنس ,از چرایی ,را به
درباره این سایت